آیت الله استادی با بیان اینکه هر کسی نباید دست به نوشتن تفسیر بزند، بیان کرد: اینکه گفته میشود تفاسیری مانند المیزان و تسنیم با تفاسیر دیگر تفاوت دارد، به علت این است که تعداد زیادی از مفسران جامع توانائیهای علمی نبودهاند و بخشهای زیادی از تفسیر خود را مقلدانه نوشتهاند.
آیتالله رضا استادی در ادامه جلسات تفسیری خود در دارالقرآن علامه طباطبایی در قم با بیان اینکه هر کسی نباید دست به نوشتن تفسیر بزند، بیان کرد: اینکه گفته میشود تفاسیری مانند المیزان و تسنیم با تفاسیر دیگر تفاوت دارد، به علت این است که تعداد زیادی از مفسران جامع توانائیهای علمی نبودهاند و بخشهای زیادی از تفسیر خود را مقلدانه نوشتهاند.
آیت الله استادی افزود: وی مدعی شده که دو تفسیر یکی به عربی و دیگری به فارسی داشته است که عربی آن را یا ننوشته و یا گم شده است.
عضو شورای عالی حوزه علمیه با طرح این سؤال که در دوره وی تبیان، مجمعالبیان، حقائقالتاویل و خلاصه مجمعالبیان وجود داشته است، افزود: در این تفسیر، نشانهای از اینکه ایشان این چهار تفسیر را دیده باشد، وجود ندارد.
آیت الله استادی با بیان اینکه گفته شده ۸۰ درصد مطالب این کتاب، همانند تبیان و مجمعالبیان است که با ادعای استقلال تفسیر ابوالفتوح سازگار نیست، بیان کرد: این نشان میدهد که هم ابوالفتوح و هم صاحب مجمع و تبیان از تفاسیر معتبر اهل سنت استفاده کردهاند و همه آنها به کشاف و ... دسترسی داشتهاند.
وی ادامه داد: این تفسیر به فارسی است و ترتیبی که مجمع دارد ندارد و ۲۰ درصد مطالب آن مستقل است؛ گرچه هر سه تفسیر جامع و صاحبان، ملا هستند.
این استاد حوزه علمیه اضافه کرد: برخی ملاصدرا را متهم کردهاند که مطالبی از کتب دیگران برداشته و اسم آنان را نیاورده است؛ این در حالی است که اگر ملاصدرا میخواست چنین کاری بکند از کتبی بر میداشت که مشهور نباشند.
اتهام به ملاصدرا بیاساس است
وی اظهار کرد: بعضی از دانشگاهیان گفتند ملاصدرا از کتب دیگران دزدیده است که این افراد با تقوا و دیانت ملاصدرا آشنا نبودهاند. ضمن اینکه در قدیم، این مسئله رایج بوده که چندان مقید به آوردن اسم کتاب مشهوری که از آن برداشته شده نبودند.
آیت الله استادی با بیان اینکه مفسر باید در تعدادی از علوم خبره باشد وگرنه تفسیر او تفسیر مفیدی نخواهد بود افزود: مهمترین ویژگی تفسیر ابوالفتوح، فارسی بودن این کتاب است که وضعیت زبان فارسی در آن دوره را نشان میدهد؛ همچنین این تفسیر را برخی از دانشگاهیان در دوره رضاشاه آن هم به اعتبار فارسی بودن این کتاب چاپ کردند.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: وی فقیه، متکلم، اصولی و آشنا به ادبیات بوده است که از جمله شروط برای نوشتن تفسیر است؛ در مقدمه این کتاب هم بر این نکته تأکید کرده است که در این علوم توانا بودم و از من درخواست کردند که آن را بنویسم.
هر کسی شایسته نوشتن تفسیر نیست
آیت الله استادی با بیان اینکه هر کسی نباید دست به نوشتن تفسیر بزند، بیان کرد: اینکه گفته میشود تفاسیری مانند المیزان و تسنیم با تفاسیر دیگر تفاوت دارد، به علت این است که تعداد زیادی از مفسران جامع توانائیهای علمی نبودهاند و بخشهای زیادی از تفسیر خود را مقلدانه نوشتهاند و مفسر تنها در بخشی که مسلط بوده مطالب خود را بیان کرده است.
آیت الله استادی با بیان اینکه ادبیات تفسیر ابوالفتوح ادبیات خوبی است که به آن نیاز داریم، اظهار کرد: این کتاب در دوره رضاخان در ۵ جلد منتشر شد؛ مهدی قمشهای آن را تصحیح و در ده جلد چاپ کرد و آیتالله شعرانی هم در ۱۲ جلد منتشر کرد و به علت توضیحات پاورقی بسیار مفید است؛ قمشهای واژهها را معنی کرده است و علامه شعرانی هم با عنوان نثر طوبی نوشته است که البته ناقص مانده است.
این استاد برجسته حوزه علمیه بیان کرد: فرقی که تفسیر ابوالفتوح با مجمع و تبیان و کشاف دارد، این است که منهای تفسیر بودن قصه و حکایت هم دارد و قصههایی نوشته که برخی از آن واقعیت ندارد. اگر بخواهیم جمع کنیم، خودش یک جلد کتاب خواهد شد. این کار بین عرفا در آن دوره رایج بوده است.
آیت الله استادی تصریح کرد: برخی گفتهاند که شأن ابوالفتوح نبوده که قصه در تفسیر بنویسد، ولی عده دیگری از علما از جمله علامه شعرانی گفته است که داستانی که آموزنده نباشد، نباید نقل شود، ولی اگر داستانی آموزنده باشد ولو اینکه زاییده تخیل فرد هم باشد خوب است. مثلاً در «تذکرة الاولیاء» داستانهایی بیان شده که خندهآور است، ولی اخیراً یک استاد دانشگاه آنها را در ۲۰ جلد خوب چاپ کرده است.
نمونه داستان بیپایه
آیت الله استادی تصریح کرد: دوره و زمان ما زمانی نیست که مطالبی غیر محکم و بدون سند و اعتبار بیان کنیم؛ باید از بیان مطالب که بدآموزی دارد به شدت پرهیز کنیم. مثلاً برخی داستانی نقل میکنند که فلان عالم آنقدر مشغول درس و بحث بوده است که چند سال نامههایی را که برای وی میآمده نگاه نمیکرده است تا اینکه بعد از چند سال نگاه کرد و دید مادر و پدر و فلان فامیلش مرده بودند؛ این چه داستانی است که برخی منبریها نقل میکنند؟ هم اثر ندارد و هم بدآموزی دارد و آن عالم زیر سؤال میرود.
زمینه تمسخر دیگران را فراهم نکنیم
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: نباید بهانه دست دیگران بدهیم و مطالب باید آنقدر متقن باشد که بتوانیم استناد کنیم؛ امروز مسخره میکنند و قبول نمیکنند؛ کسی میخواهد قصه و تاریخ هم بگوید باید مطالعه خوبی داشته باشد و متششابهات و حرفهای بیاساس را نگوید.
وی افزود: وقتی روضه حضرت علی اصغر(ع) را میخوانیم و میگوییم حضرت به خیمه آمد و گفت که بچه را به من بدهید، در مورد نحوه شهادت باید نقلهای مختلف را بیان کنیم تا کسی آن را زیر سؤال نبرد.
وی با بیان اینکه مقبره ابوالفتوح در بارگاه حضرت عبدالعظیم(ع) است، افزود: مقبره چنین افرادی را حتماً زیارت کنید و برخی معتقدند که حاجت میدهد.
در پي حرف و حديثهاي مربوط به حوزه علميه لاکچري اُزگل و حواشي آن، مرتضي نجفي قدسي در يادداشتي ضمن بيان اين مطالب، چنين نوشته است: