حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی در سومین مجمع طلاب حافظ کل قرآن کریم که چهارشنبه شب ( هشتم خردادماه ) در بیت علامه طباطبایی برگزار شد ، در خصوص مراتب علمی و سجایای اخلاقی صاحب تفسیر المیزان بیانات بسیار مهمی ایراد فرمودند که متن کامل آن را تقدیم علاقمندان و رهپویان قرآن کریم می نمائیم .
دارالقرآن علامه طباطبایی (ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی البشیر النذیر و السراج المنیر سیدنا و نبینا ابی القاسم محمد (ص) و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین واللعن علی اعدائهم اجمعین.
برای بنده توفیق بسیار بزرگی است که در این جمع منور، محترم و مقدس و در مجمع عزیزان و حافظان قرآن کریم چند دقیقهای حضور داشته باشم. امیدوارم بعدا توفیق بیشتری برای آمدن پیدا کنیم. چند مطلب می خواهم عرض کنم.
مطلب اول: در اسلام و فرهنگ اسلامی، حافظان قرآن دارای جایگاه بسیار بلندی میباشند؛ که پیغمبر عزیز حضرت محمد مصطفی (ص) فرمودهاند: «اشراف امتی حمله القرآن و اصحاب اللیل»
همچنین فرمودند: «من اعطی علم القرآن فرا ان احدا اعطی افضل مما اعطی فقد صغر عظیما و عظم صغیرا». خداوند متعال نعمتی به شما داده است که بالاتر از آن را نمی توان تصور نمود، همچنین فرموده اند «لا یعذب الله قلبا وعی القرآن». هر دلی که ظرفیت دارد و ظرف حفظ قرآن است خداوند آن دل را و صاحب آن را عذاب نمیکند. ما به شما تبریک عرض میکنیم که خداوند متعال چنین توفیقی به شما داده است تا در میان همه علوم و اشتغالات مختلف ، توفیق حفظ قرآن را پیدا نمایید و این توفیق بسیار بزرگی است.
مطلب دوم: در عظمت استاد بزرگوار ما حضرت آیه الله طباطبایی اعلی الله مقامه است. از آنجا که بنده پنج سال در درس اسفار و تفسیر ایشان شرکت داشتم خیلی با ایشان ارتباط داشتم و ایشان چندین سال در قم اجاره نشین بودند و اینجا را اواخر عمرشان خریدند. ما منزل ایشان میرفتیم و خیلی به ما لطف و محبت داشتند. ایشان یکی از نوادر و نوابغ روزگار بودند. از این جهت بسیار لازم است که به عظمت و بزرگی خدمات ایشان توجه کنیم. ایشان در سال 1321 هجری قمری به دنیا آمدند. بعد از اینکه چندی در تبریز درس خواندند به نجف رفتند و یازده سال در آنجا بودند و در درس علمای بزرگ آن روز شرکت نمودند و سپس چند سال در تبریز و بعد از آن نیز به قم آمدند و مشغول به تدریس گشتند. تفسیر قرآن ایشان به ویژه تفسیر المیزان کتاب بسیار با عظمتی است. مطالب اعتقادی، تاریخی، اجتماعی، فلسفی و همه گونه مطالب علمی را دارا می باشد و تا به حال در اسلام تفسیری به این جامعیت نوشته نشده است. آیت الله شهید مطهری اعلی الله مقامه می فرمودند: «صد سال بعد از این، اهمیت و عمق مطالب تفسیر المیزان برای مردم روشن خواهد شد». جامعیت این تفسیر به اندازه ای است که از همه علوم در آن یافت می شود. دو چیز باعث جامعیت این کتاب شده است: نخست وسعت علوم و اطلاعات آیت الله طباطبایی و دوم خلوص نیت، تقوا و اخلاق ایشان. در آن زمان به جهت این که کشور روسیه تسلط بر ایران داشت لذا تبلیغات فراوانی برای دنیای کمونیستی صورت میگرفت و بیشتر جوانان ما از این جهت، گرایشی به الحاد و کمونیست پیدا کرده بودند. ایشان غیر از تفسیر المیزان درسی داشتند به اسم «اصول فلسفه و روش رئالیسم». بنده هم در آن درس شرکت میکردم. ایشان با بیانی قوی اثبات می کردند که فلسفه غرب و شرق اساسی ندارند و تنها اصالت از آن فلسفه و فرهنگ اسلامی است. همین اقدام باعث شد بسیاری از جوانان ما از کمونیسم والحاد به سوی اسلام برگردند. ایشان خدمات بسیار بزرگ دیگری مانند تدوین کتاب «شیعه در اسلام» و امثال آن و حتی تدوین حاشیهای بر کفایه انجام دادند. این حاشیه بسیار عالی است.؛ چرا که ایشان در همه علوم به ویژه در علم اصول مهارت داشتند. از کارهای بسیار مهم در حاشیه کفایه، آن است که ایشان مسائل فلسفی با مسائل اصولی که با هم ممزوج شده بودند را از هم جدا ساخت. بحث اصلی ایشان آن است که موضوعات به دو گونهاند: موضوعات حقیقی و موضوعات اعتباری. در علم اصول این دو موضوع با هم مخلوط شده است و ایشان این دو را از هم جدا نموده است. موضوعات اعتباری، به خلاف موضوعات حقیقی، به اعتبار معتبِر هستند.
بنده خیلی از کتاب تفسیر المیزان استفاده کردم چرا که شکل و روش این تفسیر به گونهای است که آیات قرآن در کنار یکدیگر قرار میگیرند و سپس تفسیر میشوند. مثلا یکی از آیات مهم این است که خداوند در همه آیات، موضوع امامت را با موضوع هدایت توام کرده است و معلوم میشود این دو مساله به جعل الهی هستند. لذا همانگونه که امامت مانند نبوت، به جعل پرودگار است ، هدایت هم باید از طرف خداوند و به جعل الهی باشد. علامه طباطبایی در آیه 102 سوره بقره که میفرماید: «و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان...»، یک میلیون و دویست و شصت هزار احتمال برای این آیه ذکر کرده است. این از عجایب قرآن است که «یحیر الالباب و تدهش العقول». نظم کلام خداوند به گونهای است که یک آیه آن قدر محتوا دارد که در معنای آن این تعداد احتمال وجود دارد. در تفسیر آیه 200 سوره آل عمران که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون» علامه طباطبایی بیش از پنجاه صفحه در تفسیر این آیه مطلب نوشتهاند که نمونه آن را در هیچ آیه دیگری نمیبینید. ایشان در این پنجاه صفحه، پانزده موضوع را بررسی نموده اند. برای اینکه میزان تسلط و دقت ایشان را در علوم، حوادث و وقایع عالم بدانیم به طور اختصار به سرفصلهای این موضوعات اشاره میکنم:
موضوع اول اینکه انسان موجودی اجتماعی است و این اصلی است که با دلیل و برهان ثابت می شود؛
موضوع دوم اینکه انسان در اجتماع رشدونمو میکند و اجتماع در انسان اثر میگذارد؛
موضوع سوم عنایت وحساسیت اسلام به مساله اجتماع است؛
موضوع چهارم بحث رابطه فرد و اجتماع است؛
موضوع پنجم بحث اجرای سنت و روش اسلام و بقای آن است؛
موضوع ششم آن است که اجتماع به چه چیزی متکون میشود و برقرار میماند؛
موضوع هفتم منطق تعقل و منطق احساس است که در اسلام به هر دو آنها توجه شده است؛
موضوع هشتم در معنا و مفهوم «اتقوا الله» است؛
موضوع نهم معنای حریت و جایگاه آن در اسلام است؛
موضوع دهم آن است که طریق تحول و تکامل در اسلام چیست؛
موضوع یازدهم اینکه آیا اسلام میتواند دنیای امروز را اداره کند؛
موضوع دوازدهم پاسخ به سوال موضوع قبلی است که به بهترین وجه جواب مثبت داده شده است و اینکه چه کسی باید هدایت اجتماع را بر عهده گیرد؛
موضوع سیزدهم اینکه مرز مملکت اسلامی اعتقاد است نه حدود جغرافیایی؛
موضوع چهاردهم اینکه اسلام به تمام شئون ، دینی اجتماعی است.
پانزدهم اینکه دین حق همیشه در دنیا و آخرت غالب است .
در ضمن در اینجا حکومت اسلامی را هم در ضمن یکی از اصول که الحمدلله امروز در ایران برقرار است خیلی عالی و کامل توضیح داده اند. خلاصه ایشان از لحاظ تبحر علمی، یکی از نوادر و نوابغ روزگار بودند و خیلی دقت میکردند که شاگردانشان نیز اینگونه باشند.
به یاد دارم روزی در مسجد سلماسی کتاب اسفار را تدریس میکردند.. یک روز فرمودند دیشب نخوابیدم و تا صبح بیدار ماندم چون کتابی به دست من افتاد و آن را دو بار مطالعه کردم. ایشان به شاگردانشان نیز توصیه کردند که آن کتاب را خریداری کنند. من این کتاب را خریدم و نام آن «راز آفرینش انسان» است و درباره توحید مباحث بسیار جالبی دارد. خلاصه، آیه الله طباطبایی از لحاظ علمیّت، تخصص و وسعت علوم ویژگیهای مشهودی داشتند.
مطلب سوم: ویژگیهای اخلاقی ایشان است. از لحاظ اخلاقی ویژگیهای خاصی داشتند. همان مقدار که در علوم و فرهنگ اسلامی کار کرده بودند در تهذیب اخلاق و خودسازی نیز کار کرده بودند. نمونههای فراوانی از سجایای اخلاقی ایشان وجود دارد. برای نمونه: یک روز مشاهده کردم که یک نفر به ایشان عطری داد و ایشان آن را گرفت. ولی او میل داشت که ایشان یک مقدار از آن عطر را استفاده کند. ایشان فرمودند: «از زمانی که استادم مرحوم شده اند، دو سال است عطری نزدهام». حماسههای اخلاقی عجیبی داشتند. همچنین علاقه فراوانی به اهل بیت (ع) داشتند به گونهای که حداقل هفتهای یک مرتبه به زیارت حضرت معصومه (س) میرفتند. ماه رمضان افطار ایشان با بوسیدن ضریح آغاز میشد. اذان که گفته میشد، میآمدند نزدیک ضریح و آن را میبوسیدند. ماه رمضان شب تا صبح عبادت میکردند و مشغول تهجد بودند. در درس تفسیر هنگامی که به آیه عذاب و جهنم می رسیدند، منقلب میشدند. گاهی اوقات دستمالشان را در میآوردند و جلوی چشمانشان میگرفتند و اشک میریختند. آیات رحمت را که میگفتند یک حالت دیگری پیدا میکردند. ایشان تجسم اخلاق قرآن بود. زیاد به اهل بیت (ع) توجه و توسل داشت. روزهای آخر عمرشان با زحمت و با عصا خودشان را میرساندند به منزل آیت الله مرعشی که در آنجا مجلس روضه برگزار میشد و در آن مجلس بسیار میگریستند. اخلاق خاصی داشتند.
به خاطر دارم در تابستان، چند روزی برای تبلیغ به نیشابور رفته بودم. روزی ایشان با آیت الله مطهری برای زیارت قبر ملا هادی سبزواری از مشهد به سمت سبزوار میرفتند. در راه به منزلی که من بودم و منزل یکی از علما بود، آمدند. دیدم موقعی که ایشان برای تجدید وضو میرفتند ، آیت الله مطهری کفش ایشان را جفت میکند. سپس ایشان جلو راه میرفت و آیت الله مطهری پشت سرشان راه میافتادند. و موقعی که ایشان برای قضای حاجت به دستشویی میرفتند، عبای و عمامه ایشان را مودبانه و با احترام در دستشان نگه میداشتند تا ایشان وضو بگیرند. آیت الله مطهری هنگامی که در کتابهایشان و یا سخنرانی ها یشان از ایشان نام میبردند ، میگفتند: «روحی فداه». ایشان میگفت: «من به دو نفر از علما دلبستهام: یکی امام خمینی (ره) و دیگری علامه طباطبایی». امام خمینی نیز میفرمودند: «شهید مطهری پاره تن من بود». خلاصه، آیت الله طباطبایی از لحاظ سجایای اخلاقی در سطح بالایی بودند.
روزی کسی به ایشان عرض کرد نصیحتی به من کنید. ایشان فرمود: «و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم».در درس تفسیر به آیه «و من اللیل فتهجد به نافله لک» که میرسیدند مطالبی درباره تهجد و شبزندهداری میفرمود. درس ایشان برای پرورش شاگرد بسیار مناسب بود . کسی بودند که انسان با دیدن ایشان، به تعبیر روایت، «یذکرکم الله رویته و یزید فی علمکم منطقه» بود. ایشان یکی از نوادر روزگار در علمیت و اخلاق بودند. با امام هم خیلی ارتباط خوبی داشتند و خدمت ایشان میرسیدند. در سال 1402 هجری قمری که از دنیا رفتند اولین کسی که برای ایشان مجلس ختم گذاشت امام بود. امام خمینی با ایشان ارتباط خوبی داشت. باید بدانیم که هرچه انسان از استادش تکریم کند به همان نسبت علمش برکت پیدا میکند. باید از اساتید در زمان حیاتشان احوالپرسی کرد و جویای حالشان شد و زمانی که از دنیا رفتند برای آنان هر شب در نماز شب دعا نمود.
مطلب چهارم: خداوند به شما توفیق حفظ قرآن داده است. حفظ قرآن یک مرحله بسیار بزرگی است ولی آشنایی به معانی و مفاهیم تفسیر قرآن مهمتر است. امروز دنیا به کسانی که در تفسیر و حفظ قرآن کار کردهاند نیاز دارد. حافظین قرآن و حمله قرآن ما باید معارف قرآن را در هر کشوری نشان دهند. امروز دنیا نیاز به این موضوع دارد. لذا شما عزیزان که توفیق حفظ قرآن را پیدا کرده اید باید با تفاسیر هم بیشتر آشنا باشید و به این دسته مطالب پاسخگو باشید.
شما باید در کشور یک تشکلی داشته باشید تا از این طریق تاثیرگذارتر باشید. مثلا در موضوع انتخابات یا مسائل سیاسی باید حرف داشته باشید. شما باید در صف مقدم باشید. امام حسین (ع) وقتی روز عاشورا بالای سر حبیب بن مظاهر آمد، فرمود: «رحمک الله یا حبیب کنت تختم القرآن فی لیله واحده». این بیانگر آن است که در رکاب امام حسین کسانی هستند که قرآن را در یک شب ختم میکردند. در کتاب «تذکره» و «منتهی الامال» علامه مجلسی آمده است که شما باید در آرایش نظامی جنگها در صف اول حافظان قرآن، در صف دوم فقیهان و در صف سوم شجاعان را قرار دهید. لذا شما حافظین قرآن در هر جریانی در صف اول بودید. دنیای امروز احتیاج به این موضوع دارد. لذا این پیشنهاد را بنده مطرح کردم که شما یک تشکلی به عنوان حافظین قرآن داشته باشید تا حرف اول را در سیاست و فرهنگ بزنید. این کار شماست؛ چون با مفاهیم و فرهنگ قرآن آشنا هستید و میتوانید پاسخگوی همه شبهات باشید.
توفیقی بود که امشب در خدمت شما باشیم. امیدواریم که انشاءالله این بیت شریف را که از مصادیق آیه شریفه «اذن الله ان ترفع و یذکرفیها اسمه» هست بیشتر زیارت کنیم و به یاد استادمان باشیم. از خداوند متعال توفیقات بیشتر شما را مسئلت میکنیم. موفق و موید باشید.
لازم به ذکر است در ابتدای این مجمع قرآنی چند نفر از طلاب حافظ قرآن و نهج البلاغه اجراء برنامه داشتند و پس از آن مرتضی نجفی قدسی از خادمان قرآن کریم و مسئول دارالقرآن علامه طباطبایی (ره) ، گزارشی کوتاه از فعالیتهای این دارالقرآن که در بیت علامه طباطبایی دائر شده است را ارائه کرد .
وی گفت : یکی از کارهای جدیدی که در عرصه فعالیتهای قرآنی شکل گرفته ، تشکیل مجمع طلاب حافظ قرآن بوده است که با اقبال شایان توجه روحانیون و فضلای حوزه علمیه همراه بوده است .
وی افزود : در این مدت کوتاه که از تاسیس دارالقرآن علامه طباطبایی (ره) می گذرد ، جلسات متعدد بیان تفسیر قرآن در این بیت نورانی در سطوح مختلف برگزار شده است که در این جلسات مراجع عظام تقلید و علمای بزرگوار و شخصیتهای روحانی افاضه فرموده اند .
بازتاب این خبر در رسانه ها :
در پی خیزش گسترده و سرتاسری دانشجویان در آمریکا در حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین، مرتضی نجفی قدسی در یادداشتی چنین آورده است: