آيت‌الله‌العظمی‌ صافی گلپايگانی: احيای عزاداری امام صادق(ع) تعظيم دين و شعائر است
دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۲
بازدید: ۳۲۶
بازتاب ها : ۰
دیدگاه ها : ۰
به گزارش خبرگزاری بين‌المللی قرآن( ايكنا)، حضرت آيت‌الله‌العظمی صافی‌گلپايگانی از مراجع عظام تقليد در آستانه شهادت امام صادق(ع) در نوشتاری با عنوان «دانشگاه بزرگ فقه و فضيلت»، تاكيد كردند: همه بايد با برپايی مجالس وعظ، خطابه و بيان فضايل امام صادق(ع) و به راه‌انداختن

به گزارش خبرگزاری بين‌المللی قرآن( ايكنا)، حضرت آيت‌الله‌العظمی صافی‌گلپايگانی از مراجع عظام تقليد در آستانه شهادت امام صادق(ع) در نوشتاری با عنوان «دانشگاه بزرگ فقه و فضيلت»، تاكيد كردند: همه بايد با برپايی مجالس وعظ، خطابه و بيان فضايل امام صادق(ع) و به راه‌انداختن هيئت‌های عزاداری، ارادت خود را به خاندان عصمت و طهارت(ع) اظهار نمايند.

متن كامل نوشتار معظم‌له در پی می‌آيد:

بسم الله الرحمن الرحيم

«يا أَیُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين‏»

حضرت صادق، امام راستين ** پيشوا و مقتدای اهل دين

درّ بحر اصطفا، شمس هُدا ** افتخار اصفيا و اوليا

كرد احيا، شرع جدّش مصطفی ** داد رونق، رسم و آيين ولا

صيت فضلش عرصه‌ی غبرا گرفت ** نهضت او سر به سر دنيا گرفت

مكتب فقه و فضيلت باز كرد ** دعوت مردم ز نو آغاز كرد

ذو المكارم ذو الفضائل ذو الكمال ** عِدل قرآن، رهنمای بی‌همال

مدرس او، مشعل تابان نور ** علم وحيانی در آن اندر ظهور

صف ‌‌به صف در آن رجال علم و دين ** از افاضات جنابش خوشه‌چين

عالمان در مدرسش، چون مفلسان ** بر در اعيان و اشراف زمان

از جهان شد سوی بستان وصال ** بارگاه قرب حیّ ذو الجلال

گفتن و نوشتن درباره پيشوای ششم حضرت امام جعفر صادق عليه ‌السلام و بيان اوصاف آن حضرت، در يك سخنرانی، مقاله و ده‌ها، صدها و هزاران سخنرانی و مقاله امكان ندارد.

اخيراً‌ يكی از دانشمندان به نام استاد اسد حيدر كتابی پيرامون شخصيت امام جعفر صادق عليه ‌السلام و علوم و فضايل آن حضرت نوشته است كه تا جلد پنجم آن به نظر حقير رسيده است. هم‌چنين دانشمندان ديگر، مانند استاد ابو زهره استاد جامع الأزهر در اين موضوع، كتاب‌ها نوشته‌اند و در هزارها كتاب و مصادر و مآخذ اسلامی به مقامات بلند علمی و آرای آن حضرت در رشته‌های مختلف علوم به طور تفصيل يا اجمال اشاره شده است.

اوضاع و احوال سياسی كشورهای اسلامی در نيمه‌ی اول قرن دوم هجری به حضرت صادق پيشوای به حق ناطق عليه السلام مجال و فرصتی داد كه بزرگ‌ترين نهضت‌های علمی را مخصوصاً در قسمت علوم اسلامی رهبری فرمايد و مكتب و مدرسه‌ای افتتاح كند كه معروف‌ترين علماء اسلام در آن تلمّذ و شاگردی كرده و اخذ حديث و علم نمايند.

ابوحنيفه پيشوای مذهب حنفی، مالك بن انس پيشوای مالكيان، سفيان ثوری، سفيان بن عيينه، شعبه، ابن جريح، قطان، محمد بن اسحاق، يحيی ابن سعيد ابو ایّوب سجستانی، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، جابر جعفی بكرو حمران و زراره و عبدالملك پسران اعين، حفص قاضی، هشام بن الحكم، هشام بن سالم، اعمش و مشاهير ديگری امثال آنان، شاگرد آن حضرت بوده‌اند؛ اصحاب و شاگردانی كه به نقل ابن عقده - يكی از بزرگ‌ترين حفاظ علماء اسلام – در كتاب (اسماء الرجال الذين رووا عن الصادق عليه السلام) از چهار هزار بيشتر بودند.(1)

صيت علوم حضرت امام جعفر صادق عليه السلام، بلاد و مجامع علمی اسلامی را فرا گرفت و علماء عراق و حجاز و خراسان و شام از ايشان اخذ علم نموده و در مشكلات علمی و معضلات مسائل اسلامی تنها آن حضرت حلال مشكلات و دفاع معضلات بود.

علم توحيد و خداشناسی، تفسير، فقه، حديث، آداب و اخلاق اسلامی، احتجاج با ارباب ملل و نقد آراء طبيعين و زنادقه و ساير فنون اسلامی در همه قسمت، در مكتب آن ‌حضرت تدريس می‌شد و به یُمن تربيت امام ششم در تمام آن فنون، مردان نامی و مؤلفين و ارباب نظر بسيار شدند و علوم اسلام از حال ركودی كه در دوران تسلط بنی‌اميه داشت خارج و با يك سير بسيار عجيب راه تكامل و انتشار را پيمود و معلوم شد كه همان‌طور كه حديث متواتر ثقلين و صدها احاديث ديگر بر آن دلالت دارد برای اخذ علم و هدايت و معارف دينی بايد در خانه اهل بيت عليهم السلام را كوبيد و به حبل ولايت ايشان معتصم گرديد، حتی مثل منصور خليفه بنی عباس رسماً به مقام علمی و شخصيت روحی حضرت صادق عليه السلام اعتراف می‌كرد و علم و مقامات آن حضرت را موهبت الهی و افاضه ربانی می‌دانست و می‌گفت: «إنّ جعفراً كان ممّن قال الله فيه: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» و كان ممّن اصطفی الله و كان من السابقين بالخيرات»(2).

راجع به مقام رهبری علمی آن حضرت در علوم اسلامی و هزارها تربيت‌شدگان آن عالی مكتب امامت و ولايت، مجال سخن به قدری دامنه‌دار است كه امثال اين نوشتارها و گفتارها به شرح آن وافی و كافی نيست و مراجعه مختصر به كتب كلام و توحيد و الهيات و حديث و فقه و تفسير و ساير علوم و قرآن و تاريخ و غيرها صحت اين دعوی را بر همه كس روشن می‌سازد.

آنچه كه بيشتر شايان توجه و تأمل است اين است كه رهبری آن حضرت در علوم اسلامی منحصر نيست بلكه در ساير دانش‌های متنوعه مانند نجوم و هيئت و رياضی و طب و تشريح و معرفة النفس و شيمی و نبات‌شناسی و علوم ديگر از اين قبيل نيز شاگردانی تربيت كرد كه در اين فنون معروف و مشهورند و همان مقالات و احاديث و كتاب‌هايی كه از ايشان در صفحه روزگار باقی مانده و زينت‌بخش كتب مسلمين است، مانند توحيد مفضل و رساله اهليلجه و مباحثات آن حضرت با ملاحده، همه و همه شاهد اين گفتار است كه مكتب حضرت مانند يك دانشگاهی بود كه دانشكده‌های عمده در علوم مختلفه در آن تأسيس شده باشد و در هر مكتب و دانشكده مباحثه و درس و تحقيق راجع به علم خصوصی تعقيب و دنبال شود.

شاگردان آن حضرت، رشته‌های مختلف علم، مانند كلام، مناظره، الهيات، فقه، تفسير، حديث، ادب، علوم طبيعی، شيمی، منافع الأعضاء و رشته‌های ديگر را از مكتب آن حضرت فرا می‌گرفتند و اين مكتب آن حضرت بود كه بزرگ‌ترين علمای علوم قرآن و فقه و كلام و شيمی و غيره را به دنيا تحويل داد و افرادی مانند محمّد بن مسلم، زراره، هشام، ابان بن تغلب، ابوحنيفه، مالك بن انس هم از شاگردان آن حضرت بودند.

به طور مثال، يكی از علومی كه مسلماً حضرت صادق عليه السلام تدريس نموده و عنايت به آن داشته‌اند علم شيمی بوده كه سرانجام از آن دانشگاه بزرگ، مردی نابغه به نام جابر بن حيان فارغ التحصيل شد كه اگر از زمان جابرين حيان تا حال دنبال نتايج استفاده‌های اين مرد را از امام ششم و فحص‌ها و تحقيقات و بحث‌های علمی او را گرفته بوديم و به علوم ديگر كه مورد نياز جوامع متمدن و پيشرفته است اهميت داده بوديم، امروز در ميدان مدنيت مادی، به غرب و اروپا و آمريكا كه هرچه دارند از دولت سر اسلام و اصول عاليه آن و از بركات مساعی علماء مسلمين دارند محتاج نمی‌شديم.

غرض آن‌كه حضرت صادق عليه السلام يك قوه فكريه در عصر خودشان بودند كه به تدريس علوم اسلاميه و علوم قرآن و سنّت و عقايد اكتفا نفرموده، بلكه به بحث در عالم كائنات و اسرار آن پرداخته، و در افلاك، مدارات شمس و قمر و نجوم، علومی را اظهار كردند كه در ضمن آن مقدار نعمت‌های خدا را بر انسان تعليم فرموده و وحدانيت خالق را از ابداع مخلوق و از تعدد اشكال و رنگ‌ها و غير آن به مردم آموختند.

اين مكتب والای علمی حتّی دانشمندان بزرگ از مخالفان مكتب اهل بيت عليهم السلام، را به اعتراف واداشت و همه به صراحت اعلم‌ و افقه‌بودن آن امام به حق ناطق را بيان كردند: ابوحنيفه رئيس احناف می‌گويد: «مَا رَأَیْتُ أفقَه مِنْ جَعْفَر بْنِ مُحَمَّد؛ من فقيه‌تر از جعفر بن محمد نديده‌ام.»(3)

يا اين‌كه نجاشى در رجال خود از احمد بن عيساى اشعرى نقل كرده كه می‌گويد: «قال: خرجت إلى الكوفة فی طلب الحديث فلقيت بها الحسن بن علی الوشاء فسألته أن يخرج الی كتاب العلاء بن رزين القلاء و أبان بن عثمان الأحمر فأخرجهما إلیّ فقلت له: أحب أن تجيزهما لی. فقال لی: رحمك الله و ما عجلتك اذهب فاكتبهما و اسمع من بعد. فقلت: لا آمن الحدثان‏. فقال: لو علمت أن هذا الحديث يكون له هذا الطلب لاستكثرت منه فإنی أدركت فی هذا المسجد تسعمائة شيخ كل يقول حدثنی جعفر بن محمد؛ من در طلب علم حديث به كوفه رفتم و در آنجا به خدمت حسن بن على وشا رسيدم، به او گفتم: كتاب علاء بن زرين و ابان بن عثمان احمر را به من بدهيد تا از روى آن‌ها نسخه‌بردارى كنم؛ او آن دو كتاب را من داد، گفتم: اجازه روايت نيز بدهيد. فرمود: خدا تو را رحمت كند، چقدر عجله دارى ببر بنويس؛ سپس بيا براى من بخوان تا بشنوم؛ آن‌گاه اجازه روايت بدهم.

گفتم: بر خودم از پيشامدهاى زمان خاطر جمع نيستم.

حسن بن وشا گفت: عجب! اگر من می‌دانستم كه حديث اين‌گونه مشترى و خواهان دارد، بيشتر از اين جمع می‌كردم. من در مسجد كوفه ۹۰۰ شيخ را درك كرده‌ام كه همه می‌گفتند: حديث كرد مرا جعفر بن محمّد.»(4)

و يا روايتی كه از آن حضرت در مورد حج نقل شده است كه چهارصد حكم شرعی در مورد حج از آن استفاده می‌شود و ابوحنيفه می‌گويد: «اگر امام صادق عليه‌السلام نبود مردم مناسك حجّ خود را نمی‌دانستند.»

واقعاً اين چه مدرسه و دانشگاه بزرگی بود كه موافقان و مخالفان را به تعجب و حيرت واداشت و به مرور زمان نشان داد اين‌كه پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله بارها می‌فرمود: عترت من، اهل بيت من؛ «أُذَكِّرُكُمُ‏ اللهَ‏ فِی أَهْلِ بَیْتِی» و يا «لَا تُعَلِّمُوهُمْ‏ فَهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ» همين طور نبود كه مثلاً چون قوم و خويش او هستند اين را بفرمايد، بلكه برای همين مقامات و علوم و درجاتی بود كه اين‌ها داشتند.

و اما متأسفانه سياست به سمت ترك رجوع به اهل بيت عليهم‌السلام پيش رفت تا آنجا كه مثل بخاری از حضرت امام جعفر صادق عليه‌السلام يك روايت هم نقل نكرده است. به قول شاعر:

قَــــضِیَّــةٌ أشْـــبَهَ بِالمرْزِئَــةِ ** هــذا البُخــاریّ إمــامُ الفِــئَـةِ

بِالصَّادِقِ الــصِّدِّيقِ مـــا إحـتجَ فی ** صَــحیــحِهِ وَ احــتـجّ بِـالمرجِئَة

وَمِــثــل عُمران بْـــن حـطان أو ** مَــروان وَ ابْـــن المرأة المـُـخْطِئة

مُـــشْــكِـلَة ذات عــوار إلـى ** حیْــرَة أرباب النَّهْـــى مُـلْجِـئَـة

وَحَــقُّ بَیْــــت یـمــمته الوَرى ** مـــغــذة فی السّیـْـرِ أو مُبْطِــئة

إنَّ الإمَــــامَ الصَّادِقَ المجْـــتَـبى ** بِــفَــضْلِهِ الآی أتَــت منـــبئة

أجَـلّ مِنْ فی عَـــــصْرِه رُتْـــبَة ** لم یَقْـــتَرِفْ فی عُــــمْرِه سَــیِّئَة

قَــــلامة مِـــنْ ظــفـر إبهَـامِه ** تَعْـــدِلُ مِنْ مِثْـــلِ البُخاری مِـئَة

بايد از اين مكتب درس گرفت و در اين دانشگاه بزرگ به معرفت‌آموزی مشغول شد و قدر اين گنج گران‌بها و معارف ناب را دانست.

بايد شيعيان مكتب ائمه عليهم السلام، در روز شهادت امام جعفر صادق عليه السلام، همانند سابق در مجالس عزای آن حضرت شركت ‌كنند و با شكوه هر چه بيشتر ايام شهادت آن امام عزيز را تجليل و احترام نمايند كه تعظيم مثل اين روز، تعظيم دين و احكام الهی است.

همه بايد با برپايی مجالس وعظ، خطابه و بيان فضايل امام صادق عليه السلام و نيز به راه‌انداختن هيئت‌های عزاداری، ارادت خود را به خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام اظهار نمايند كه تعظيم و بزرگداشت شخصيت بی‌نظير آن امام بزرگوار، تعظيم شعائر است: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب‏»(5)

-----------------------------

پی‌نوشت‌ها:

[1]. رجال علامه؛ ص201.

[2]. تاريخ يعقوبی؛ ج3، ص117.

[3]. طبقات الحفاظ ذهبی؛ الطبقة الخامسة، ص166.

[4]. رجال نجاشی؛ شرح حال حسن بن على بن زياد الوشا.

[5]. سوره حج،‌ آيه32.


بازتاب تصویری (0 بازتاب)
بازتاب در روزنامه ها و خبرگزاري ها (0 بازتاب)
بازتاب در سایت ها (0 بازتاب)
آلبوم تصاویر خبر
نظرات

آخرین مقاله
توجه اصلی به جنایات صهیونیستها معطوف باشد

در پی خیزش گسترده و سرتاسری دانشجویان در آمریکا در حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین، مرتضی نجفی قدسی در یادداشتی چنین آورده است:

پیوندها
خاطراتی از استاد پرورش
گالری تصاویر
تماس با ما